خبرگزاری مهر – گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: به طور کلی هوش مصنوعی امروز در کشور ما وضعیت نسبتاً امیدوارکننده ای دارد اما هنوز به جایگاهی که شایسته جمهوری اسلامی ایران باشد نائل نشده است. اگر بخواهیم با اشاره به آمارهای جهانی توصیف کنیم کشور ایران گرچه در زمینه تحقیقات و پژوهشهای علمی دارای رتبه نوزدهم است اما در کاربست هوش مصنوعی رتبه خوبی ندارد؛ یعنی تاکنون نتوانسته ایم آن چنان که باید هوش مصنوعی را به زمینههای صنعتی نزدیک کنیم. این در حالیست که وجود ظرفیتهای نخبگانی و همچنین زمینههای فراوان کاربست هوش مصنوعی در عرصه حکمرانی اقتضا میکند که کشور در زمینه هوش مصنوعی رتبه برتر دنیا را داشته باشد.
برای بیان الزامات ارتقا کشور در زمینه هوش مصنوعی لازم است بدانیم که تجربه نشان میدهد هرگاه در برهههای تاریخ کشور با مساله فناوری مواجههی دقیق، عمیق و عالمانه صورت نگرفته است کشور دچار ضرر و زیان گردیده است بنابراین نباید مساله هوش مصنوعی برای ما تنها در بعد فنی و صنعتی آن خلاصه شود. لازم است از نگاه کاریکاتوری به مسائل راهبردی خودداری کنیم. نگاه کاریکاتوری یعنی یک گوشهای از مساله مانند بعد فنی هوش مصنوعی پررنگ میشود؛ آزمایشگاههایی شکل میگیرد، سندهایی نگارش میشود، دغدغه مندان و نخبگانی وارد عرصه میشوند و نهادسازیهایی صورت میگیرد؛ اما همه این فعالیتها تنها به توسعه فنی آن زیرساخت منجر میشود. ما در مساله هوش مصنوعی نیاز به نگاه کلان، راهبردی و ملی داریم چرا که هوش مصنوعی فراتر از یک تکنولوژی است و امروزه یک پارادایم برای حکمرانی کشورهاست.
معتقدیم که نظام اسلامی در جهت تحقق اهداف خود در زمینه هوش مصنوعی نیازمند سه گام اساسی است. گام اول را میتوان شناخت ماهیت مساله هوش مصنوعی دانست، گام دوم اتخاذ راهبرد و مدل مواجهه با ترسیم باسته ها و موانع پیش رو بوده و نهایتاً سومین گام تعیین نقشه راه و حرکت در مسیر تحقق اهداف میباشد.
بر همین اساس با محمدرضا قاسمی دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه به منظور ارائه نکاتی در خصوص جایگاه هوش مصنوعی کشور و اهمیت آن در حکمرانی آینده به گفتگو پرداختیم تا الزامات پیشرفت در این زمینه و گامهای نظام اسلامی در مواجهه با مساله هوش مصنوعی را تشریح دهد که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
* شناخت ماهیت هوش مصنوعی به چه صورتی باید انجام گیرد؟
ابتدا باید تاکید کنم شناخت دقیق از مساله هوش مصنوعی بدون توجه به خاستگاه این فناوری یعنی فلسفه غرب ممکن نیست. اگر اصول و روح حاکم بر این نگاه مدرن را نشناسیم در جهت گیری هایمان دچار خطا خواهیم شد و روزی را خواهیم دید که به لحاظ فنی پیشرفتهای زیادی صورت گرفته است اما در بسترهای اجتماعی و فرهنگی خسارتهای زیادی را متحمل شده ایم. نکتهای که باید در نظر داشت این است که ضمن بومی کردن هوش مصنوعی و جریان یافتن مباحث علوم انسانی و اسلامی در آن، با بهره گیری از فلسفه اسلامی و مبانی اسلامی در تلاش باشیم تا حتی چیزی فراتر از هوش مصنوعی به دنیا معرفی کنیم و در واقع از این راه از مرزهای دانش نیز عبور کنیم.
بنابراین در مساله هوش مصنوعی که عقبهی آن به مسائل تئوریک و فلسفی بر میگردد باید مواجههای تئوریک و فلسفی داشته باشیم که البته فلسفه اسلامی به خوبی زمینه این مواجهه را دارا میباشد باید مراقب بود که هوش مصنوعی مانند موضوعات فضای مجازی نگردد که ما را در معرض وابستگی به دشمن درآورد. آنچه که در مقوله هوش مصنوعی مهم است این است که صرفاً کاربری و مصرف کننده بودن در این مساله مورد توجه ما نیست بلکه صاحب فناوری بودن و ارائه مدل بومی و مستقل مبتنی بر زیرساختها و پروتکلهای داخلی مدنظر ماست و این عرصه جهادی است که پیش روی نخبگان، دغدغه مندان و متخصصین است که ان شالله به مدل بومی این فناوری دست پیدا کنند.
در شناخت ماهیت هوش مصنوعی لازم است این فناوری به مثابه یک موضوع برای پژوهش نخبگان حوزه و دانشگاه به شمار آید. در مبانی فلسفی، اخلاقی و فقهی مسائلی جدی وجود دارد که میتواند در جبهه تئوریک پاسخگوی این نوع مواجهه باشد. پس بایستی بر روی سوالات مهمی کار فکری صورت گیرد به عنوان مثال، تعریف ما از هوشمندی چیست؟ آیا هوش اصطلاحی که به عنوان هوش مصنوعی گفته میشود, همان عقلی ست که در منابع اسلامی ذکر شده است، یعنی مدرک کلیات میباشد یا هوش مصنوعی تنها تقلیدی از ذهن جزئی بشر است؟ هوشمندی ماشین در زمره چه نوع هوشمندی قرار میگیرد؟ در صورتی که حوزههای علمیه و دانشگاهها به صورت عمیق به این مساله وارد نشوند این دنیای غرب است که مبانی خود را در این زمینه به نخبگان و عوام جامعه ما تحمیل خواهد کرد بنابراین تکلیف نخبگان امروز ماست که مساله را جدی بگیرند.
*پس از شناخت ماهیت هوش مصنوعی، چه مواجهههایی برای این موضوع میتوان متصور شد؟
مانند سایر فناوریهایی که وارد کشور شده است. میتوان چهار نوع رویکرد مواجهه با مساله هوش مصنوعی را متصور شد. رویکرد اول طرد کامل است، رویکرد دوم پذیرش همراه با انفعال است رویکرد سوم گزینش و انتخاب بر حسب قابل استفاده بودن است و اما رویکرد چهارم -که رویکرد منتخب ماست- تصرف در مسیر تمدن نوین اسلامی است.
بنابراین ما معتقدیم صرفاً با رویکرد گزینشی نمیشود با مساله هوش مصنوعی برخورد کرد. نخبگان ما باید برای احیای مسیر تمدنی مطلوب، به نحوی گام بردارند که با تصرف هوش مصنوعی، بخشی از این مسیر به این ابزار هوش سپرده شود. امروز بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس وزارت هوش مصنوعی دارند سهم هوش مصنوعی در تولید ناخالص داخلی(GDP) کشورها رشد روز افزونی دارد. لازم است که کشور به مقوله هوش مصنوعی ورود کند لکن نباید این ورود با نگاهی اومانیستی که در دنیای غرب مورد توجه است همراه باشد. ما میخواهیم انسانی کامل و الهی که باورها و ارزشهای اخلاقی برایش اولویت باشد را در جامعه تربیت کنیم پس نگاه ما به مقوله هوش مصنوعی نگاه اومانیستی نخواهد بود اما نگاه ما به مساله هوش مصنوعی نگاه طرد هم نخواهد بود.
در این فضا برخی دیدگاهها میگویند با توسعه هوش مصنوعی باید به فکر عبور از دوران انسان باشیم. اما به نظر ما میشود از هوش مصنوعی استفاده کرد و قطعاً هوش مصنوعی جایگزین روابط انسانی نخواهد شد؛ پژوهشهای متخصصین آینده پژوهی نیز بر این مطلب صحه میگذارد. همچنین تجربههای سابق نشان میدهد در قرن اخیر که روند تحولات علم و فناوری به صورت چشم گیر رشد کرده است عدهای بیان میکردند که با رشد علم و فناوری دست خالق بسته خواهد شد و ما با عبور از انسان به ابزار خواهیم رسید اما این قبیل دیدگاهها مربوط به کسانی است که انسان و آفرینش را به خوبی نشناخته اند.
کشورهایی که عرصه هوش مصنوعی صاحب فناوری و مستقل نیستند، طعم استعمار و استثمار را خواهند چشید.
* در ابتدای صحبت تعیین نقشههای راه و حرکت در مسیر اهداف را گام سوم پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی دانستید لطفاً بفرمائید چه مقولاتی در این زمینه ضروری هستند؟
یکی از مهمترین نکات در زمینه نقشه راه در مساله هوش مصنوعی این است که قطعاً باید پیوست فرهنگی حوزه هوش مصنوعی کشور امروز نوشته شود همچنین لازم است مسائل اخلاقی مربوط به هوش مصنوعی که چالش سایر کشورها نیز میباشد حل شود. نباید بدون توجه به این مقولات حرکت کنیم و پس از پیشرفت تازه برگردیم که ببینیم مسائل فرهنگی این حوزه چه اتفاقاتی را رقم زده است.
ما اگر مدل مواجهه مان مشخص شد و قرار شد که در پازلی حرکت کنیم که زمین میدان و عرصه آن را خودمان طراحی کرده ایم و میدانیم این فناوری نوین به خدمت اهداف انقلاب اسلامی در خواهد آمد سپس باید نقشه راهی مبتنی بر تفکر انقلاب اسلامی و زنجیره تمدن نوین اسلامی طراحی کنیم. اینکه در بین ده کشور دنیا در زمینه هوش مصنوعی قرار گیریم و کشوری توسعه یافته شویم اما با مدلی که با مبانی اخلاقی، فرهنگی، اعتقادی و ارزشی ما و همچنین با مبانی راهبردی در سیاستهای کلان ابلاغی مقام معظم رهبری ارتباطی نداشته باشد به نظر ما این پیشرفت نخواهد بود و چه بسا در زمینههایی منجر به پسرفت کشور شود.
نکتهی دیگر این است که نقش هوش مصنوعی در اجرا، نظارت بر قوانین و کنترل جوامع در فضای سایبر بسیار قابل توجه است. کشورهایی که در این عرصه صاحب فناوری و مستقل نیستند در واقع خود را در پرتگاه قرار داده و طعم استعمار و استثمار را خواهند چشید. این هم تکلیفی است که بر نخبگان این زمینهها مقرر است اعم از کسانی که حوزهی مبانی هوش مصنوعی را کنکاش میکنند و نخبگانی که قرار است ابعاد فنی و آکادمیک موضوع را بررسی کنند.
تولید ادبیات و گفتمان سازی، اولین الزام توسعه هوش مصنوعی در کشور
*به نظر شما مسیر پیشرفت هوش مصنوعی با چه چالشهایی مواجه است و الزامات توسعه هوش مصنوعی چیست؟ و راهکارهای پیشنهادی شما برای رفع چالشها و تحقق الزامات چیست؟
اولین الزام توسعه هوش مصنوعی در کشور تولید ادبیات و گفتمان سازی است یعنی امروز باید بدانیم چند دانشگاه در کشور رشته هوش مصنوعی ارائه میکنند؟ چقدر دانشجوهای کشور نسبت به ظرفیت هوش مصنوعی مطلع اند؟ چه تعداد از نخبگان ما برای شرکتهای خارجی برنامه نویسی انجام میدهند؟ چقدر متولیان حاکمیتی ما به این مساله توجه دارند که باید ظرفیت نخبگی دانشجویان به خدمت اهداف انقلاب اسلامی در بیاید؟ پس اینها مسائلی جدی است. اگر ما ادبیات هوش مصنوعی را متناظر با نوع مواجهه مان تولید کرده و آن را با گفتمان سازی ترویج کردیم؛ خواهیم توانست قدم اول را برداریم. قدم دوم نهادسازی مؤثر و خلاق در مقولهی هوش مصنوعی است. این نگرانی وجود دارد که از پیامد فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص هوش مصنوعی؛ نهادسازیهای غیر مؤثر و غیر خلاق انجام گیرد.
موضوع مهم دیگر بحث مالکیت داده است. هنوز در کشور قوانین ما نسبت به مالکیت داده مشخص نیست. ما هنوز نمیتوانیم دادههایمان را به صورت اشتراکی در یک پایگاه داده جامع، مستقر کنیم. برای نیل به حکمرانی هوشمند باید اول تکلیف حکمرانی داده مشخص شود و به تبع مجلس شورای اسلامی قوانین متناظر با آن را تنظیم کند. البته خوشبختانه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جناب آقای دکتر قالیباف در زمینه تنقیح قوانین با استفاده ابزار هوش مصنوعی دغدغه دارند؛ اما حکمرانی داده هم جز مسائلی است که باید در مجلس شورای اسلامی تعیین تکلیف شود.
پراکندگی داده و تعیین تکلیف بحث حریم خصوصی در داده و چگونگی الزام افراد به عدم تجاوز به حریم خصوصی در استفاده از دادهها یکی دیگر از الزامات توسعه هوش مصنوعی است که باز هم به مسائل حکمرانی داده بر میگردد.
نکتهی دیگر آن است که ما نباید از ظرفیتهای بین المللی که به عنوان ابزار جدی میتواند دستمان را در زمینه هوش مصنوعی پر کند غفلت کنیم. قطعاً در این مقوله باید ارتباطات بین المللی برقرار شود. همچنین تأمین زیرساختهای پردازشی و نرم افزاری این حوزهها نیازهایی وجود دارد که در این زمینه از سوی حاکمیت باید کمکهایی جدی صورت گیرد.
راهکار تحقق این الزامات در رشد سریع و حمایت از بخش خصوصی همچنین ورود دانشگاه به تیم سازی و نوآوری در این زمینه است. همچنین لازم است حاکمیت مشتری جدی هوش مصنوعی شود. این یکی از مسائل مهمی است که در مقوله الزامات توسعه هوش مصنوعی باید به آن توجه کنیم.
*شما نقش حاکمیت را در کاربست هوش مصنوعی و تحقق اهداف کشور در این زمینه چگونه میبینید؟
حاکمیت در زمینه کاربست روشمند هوش مصنوعی نقشهایی جدی از جمله تشویق سرمایه گذاران داخلی، دعوت از سرمایه گذاران خارجی، پشتیبانی از کسب و کارهای هوش مصنوعی و تقویت مکانیزمهای حقوقی و اخلاقی بر عهده دارد.
نکته مهم دیگر بحث تسریع در سیاست گذاری مقوله هوش مصنوعی ضروری است امروز برخی از کشورهای همسایه در زمینه هوش مصنوعی دارند به ما نزدیک میشوند و مشتری بسیار جدی نیروهای ما هستند؛ شرکتهای خارجی از نیروهای ایرانی و نیروهای داخل کشور برای توسعه هوش مصنوعی خود استفاده میکنند. اگر این روال ادامه پیدا کند، ما بیشتر عقب خواهیم ماند و جهش در زمینه هوش مصنوعی در کشور غیر ممکن میگردد.
بنده معتقد هستم که با ظرفیت نخبگی که نخبگان دارند میتوانیم به راحتی عرصه را به نفع خود رقم بزنیم. جایگاه نوزدهم دنیا برای ما جایگاه مطلوبی نیست، جایگاه ما در کاربست که اصلاً جایگاه خوبی نیست. برای رشد این جایگاه باید همه محور زیست بوم هوش مصنوعی را با هم ببینیم، نقش آفرینی صحیح دولت، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، نهاد سیاست گذار شورای انقلاب فرهنگی، نهادهای متولی، بخش خصوصی و دانشگاهی میتواند منجر شود به اینکه به یک بافت تمدنی در حوزه هوش مصنوعی دست پیدا کنیم.
برای رشد پایدار و سریع لازم است زیست بوم هوش مصنوعی طراحی و پیاده سازی شود و از حرکتهای موردی و موضعی و نمایشی پرهیز کنیم. همینجا از مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی، وزارت آی سی تی، معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری و همه ی نهادها دعوت میکنیم که یک جریان واحد را شکل دهند. بنده حداقل اطلاع دارم دو سه سند در حوزه هوش مصنوعی در حال نگارش است! در حالی که بایستی تمام این حرکتها تحت یک جریان واحد مدیریت شود که به نظر میرسد مبدا این جریان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی است چرا که مبدا سیاست گذاریهای کلان ما در حوزه علم و فناوری این مجموعه است و لذا تمامی دستگاهها باید ظرفیتهایشان را به این دبیرخانه واگذار کنند.