• امروز : پنج شنبه - ۳۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 18 April - 2024
16
انحرافات الهیاتی حاصل از پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی

نسبت به انحرافات الهیاتی حاصل از پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی نباید منفعل باشیم

  • کد خبر : 6310
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۵
نسبت به انحرافات الهیاتی حاصل از پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی نباید منفعل باشیم
حجت الاسلام و المسلمین انبیایی در نشست عصرانه ستاد راهبری فناوری های هوشمند حوزه های علمیه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری های هوشمند : حجت الاسلام و المسلمین انبیایی : نقش هوش مصنوعی در  زندگی بشر روز به روز بیشتر خواهد شد. برخی توصیه می کنند که نباید به سمت هوش مصنوعی حرکت کرد در پاسخ به این نگاه نکته ای که قابل ذکر است آن است که در حالیکه می پذیریم هوش مصنوعی مخاطراتی برای زندگی بشر می تواند داشته باشد اما نهایتا هوش مصنوعی یک واقعیتی است که در زندگی بشر ایجاد شده است که اگر ما به سمت آن حرکت نکنیم دیگران این کار را خواهند کرد و نبض اقتصاد دنیا، جنگ افزارهای دنیا، ارتباطات و رسانه عالم به‌دست افرادی خواهد افتاد که در حوزه تکنولوژی هوش مصنوعی مسلط تر باشند.

وی افزود در خصوص هوش مصنوعی لازم است که ما هوشمندانه رفتار کنیم و منفعل نباشیم اتفاقی که در حوزه تکنولوژی در جامعه ما اتفاق افتاد آن است که به صورت منفعلانه با تکنولوژی برخورد شد و تکنولوژی وارد زندگی بشر شد و عرصه‌های مختلف آن را در برگرفت و پس از آنکه تکنولوژی در جامعه ما توسعه پیدا کرد و تاثیرات خود را  بجا گذاشت پس از آن ما به دنبال اخلاق تکنولوژی حرکت کردیم که اخلاق تکنولوژی چیست؟ مبادی این اخلاق چیست؟ و به چه شکل باید مدیریت بشود؟  همچنین در ادامه به موضوعاتی همچون مدیریت تکنولوژی ، تاثیرات جامعه شناختی و روان شناختی تکنولوژی پرداخته شد. در واقع زمانیکه کار از کار گذشته بود و اثرات نامطلوب فراوانی از گسترش تکنولوژی بجا گذاشته شده بود تازه اندیشمندان دنیا به دنبال آن افتادن که به مدیریت تکنولوژی و اخلاق تکنولوژی بپردازند.

در هوش مصنوعی قبل از آنکه تمام حوزه های زندگی بشر را  بگیرد ما باید جنبه های مختلف هوش مصنوعی  مورد تامل قرار دهیم و بتوایم بیشترین بهره‌بری را از هوش مصنوعی داشته باشیم و اثرات سوئی که بر زندگی بشر خواهد داشت در حد امکان تقلیل دهیم.

بخش تکنیکال مطالعات در حوزه هوش مصنوعی در دانشگاه ها به طور فعال شکل گرفته است و برنامه نویسان  به این سمت حرکت کرده اند ولی آن قسمتی از مطالعات در باب هوش مصنوعی که ما می خواهیم به آن به پردازیم مطالعات پیرامونی هوش مصنوعی است که به آنها خیلی کم پرداخته شده است یا در بعضی موارد اساسا پرداخته نشده است به عنوان مثال در فلسفه هوش مصنوعی به طور پراکنده  مقالاتی نوشته شده است. ولی به مقداری که باید به فلسفه هوش مصنوعی پرداخته نشده است. برای مسائل  بعدی در هوش مصنوعی اگر بخواهیم تصمیم بگیریم، قدم اول  شناخت هوش مصنوعی است. از جهت آنتولوجیکال باید هوش مصنوعی شناخته بشود. مبادی هوش مصنوعی که باعث شد بشر به این سمت حرکت کند باید شناخته بشود. مجموعه تاملات فلسفی در باب هوش مصنوعی یکی از آن حوزه های مطالعاتی است که خصوصا حوزه های علمیه باید به آن اقدام کند. در مرحله بعدی اگر به سمت هوش مصنوعی حرکت کردیم و قرار شد این تکتولوژی را در جامعه ترویج و گسترش دهیم چه لوازم اخلاقی و چه بایسته های اخلاقی وجود دارد که باید در این حوزه رعایت شود؟ در واقع هوش مصنوعی که ساخته می شود چه کدهای اخلاقی باید در آن در نظر گرقته بشود؟

الهیات هوش مصنوعی چه تفاوتی با فلسفه هوش مصنوعی دارد؟ در فلسفه هوش مصنوعی ما هوش مصنوعی را به عنوان یک موضوع خارجی قرار می دهیم و با روش عقلانی تاملات فلسفی در باب هوش مصنوعی خواهیم داشت. الهیات هوش مصنوعی با وجود آنکه مباحث مشترک با فلسفه هوش مصنوعی بسیار زیاد دارد اما در الهیات هوش مصنوعی ما در واقع از دریچه الهیات و دغدغه های الهیاتی می خواهیم به هوش مصنوعی بپردازیم.

در نگاه خیلی افراد  الهیات یک علم کلاسیک و سنتی است که به مسائلی در گذشته می پرداخته است و نهایتا همان مباحث در برخی از حوزه های علمیه در کشور های مختلف به آن پرداخته می شود. لذا گاهی اوقات کتاب نوشته می شود با عنوان پایان تئولوژی یعنی الهیات به آخر خط خودش رسیده است و دیگر نیازی نیست در الهیات کار چندانی صورت پذیرد و اگر کاری لازم است باید در علم فلسفه به آن پرداخت. در حالیکه  الهیات یک علم زنده و پویا در بسیاری از دانشگاه های دنیا است چراکه اگر دین یک امر زنده و پویا است، الهیات نیز یک امر زنده و پویا خواهد بود. امروزه  در دانشگاههای مختلف سراسر دنیا از جمله آمریکا در رشته های مختلفی همچون فلسفه دین به مباحث الهیاتی می پردازند. ما می خواهیم به گرایشات جدیدی که در الهیات شکل گرفته است بپردازیم که بسیاری از این گرایش ها برای مجامع علمی ما الان آشنا و شناخته شده نیست و احساس می کنیم که الهیات همان چیزی است که در قدیم خوانده می شده است و نهایتا ما یکسری مسائل جدید شروع می کنیم ولی چهارچوب همان چهارچوب قبلی و سابق است.

در قدیم یکسری گرایشات در الهیات وجود داشته است مثل الهیات مسیحی، یهودی و اسلامی هر مذهبی اگر به خدا باور دارد می تواند الهیات خاص خودش را بنویسد اما در مقابل یکسری گرایشات را در الهیات داشتیم که در  چهارچوب یک دین یا مذهب خاصی قرار نمی گیرد مثل الهیات سلبی که هم در اسلام و هم در یهود داریم که در مقابل الهیات سلبی، الهیات تشکیکی الهیات تشبیهی و الهیات تعطیلی را داریم. همچنین الهیات وحیانی که بر اساس آموزه های موجود در کتب مقدس شکل می گیرد در مقابل الهیات طبیعی که از کتب مقدس نمی خواهد استفاده کند بلکه از عقل و علم می خواهد بهره مند شود. همچنین می توان به الهیات کاربردی اشاره کرد که نمی خواهد در حد فرضیه و نظریه باقی بماند بلکه می خواهد اثری از این الهیات در جامعه دیده شود.

الهیات جدید  به دو شاخه الهیات موصوف و مضاف تقسیم می شود:

در الهیات موصوف به دنبال آن هستند که ساختار سنتی الهیات را مجدد باز نویسی کنند و مجدد براساس دغدغه هایی که نویسنده دارد در الهیات ورود کنند و ابواب مختلف الهیات را  بازنویسی کنند به صورتیکه گرایش های متفکر و دغدغه های وی برآورده شود. در الهیات موصوف می توان  به الهیات فمینیسم ، رهایی بخش ، عدالت محور ، لیبرالیستی ، صلح محور و… اشاره کرد. مثلا نویسنده ای گرایش فمینیستی دارد وارد حقوق می شود و حقوق را به شکلی تغییر می‌دهد که خواسته های فمینیستی او محقق شود.به همین شکل تفسیر و فقه فمینیستی  قابل تصور خواهد بود. حال این شخص وارد الهیات می شود ابواب مختلف الهیات را به صورتی بازنویسی می کند که خروجی آن گرایش های فمینستی او باشد که دغدغه های او براورده شود به طور مثال در الهیات کهن مسیحی ویژگی که از خداوند می خواهند پررنگ کنند، قدرت، استقلال ، کنترل محور بودن خداوند است اما در این بحث الهیات فمینیست بیان می کند که این صفاتی که شما به آنها اشاره می‌کنید صفات مردانه است ما باید صفات زنانه را هم تقویت کنیم مثلا خدا هم تحت تاثیر قرار می گیرد و خداوند در مقابل رنجی که ما می کشیم اثر می پذیرد. یا مثلا الهیات رهایی بخش بیان می کند که الهیاتی که قبلا در مسیحیت بر آن عمل می شده است به این نتیجه نمی رسیده است که سیاهان از زیر سلطه استعمار سفیدپوستان رهایی پیدا کنند بنابراین لازم است  ابواب و مسائلی را در الهیات  پررنگ  کنیم که منجر به رهایی سیاه‌پوستان از سیطره سفیدپوستان شود . الهیاتی که منجر به قیام و اعتراض شود صحیح و مورد تایید است و با این توضیحات همچنین دانسته می شود که برخی از گرایش هایی که در الهیات وجود دارد  خروجی آن افیون خواهد بود مثلا در الهیات اگر جبر را مطرح کنیم و انسان ها را در یک جبر اجتماعی، تاریخی ، الهی توصیف کنیم و آنان کار خاصی در مقابل آن نمی توانند انجام دهند، خروجی آن تسلیم شدن انسانها نسبت به وضع موجود خواهد بود.

منظور از الهیات های مضاف آن است که یک موضوع خاصی را با نگاه الهیات مورد بررسی قرار دهیم. مثل الهیات بدن ، جامعه ، زبان ، انسان ، تکنولوژی، عصب شناسی (نروتکنولوژی) و فلسفه مضاف به این بیان که یک موضوع در درجه اول انتخاب و گزینش می شود و سپس این موضوع با نگاه فلسفی مورد بررسی قرار می گیرد. مراد از فلسفه نیز فلسفه اسلامی نیست بلکه نگاه عقلانی است مثل فلسفه دین که دین را با نگاه فلسفی مورد بررسی قرار می دهیم. آیا ایمان یک امر معقولی هست یا خیر؟ آیا برای ایمان داشتن باید دلیل کافی داشته باشیم؟ آیا مومن باید دلیل برای وجود خدا بیاورد یا ملحد باید برای انکار خدا ؟ آیا اوصاف خداوند با نگاه عقلانی یک اوصاف منسجمی است ؟ این ها مباحثی است که در فلسفه دین مطرح می شود حال بحث ما در جایی است که  انسان ، تکنولوژی ، هوش مصنوعی و… قرار دهیم و مجموعه ای از سوالات الهیاتی که در این بحث وجود دارد را بررسی کنیم. نروتیالوجی تا قبل ۱۹۵۰ ابزار کافی برای بررسی فضای سلول های عصبی وجود نداشت وقتی ابزار در اختیار ما قرار می گیرد می توانیم وارد در فضای سلول بشویم و ساختار عصبی انسان را بررسی کنیم و می توانیم وارد مغذ شویم و از مغذ تصویر برداری کنیم زمانیکه مغذ در حال لذت بردن است یا می خندد یا نگران است ساختار مغذی او را مورد بررسی قرار دهیم وقتی نرولوژی پیشرفت کرد یکسری سوالات ایجاد شد  مثلا اینکه آیا انسانها دارای اراده آزاد هستند؟ یا ما تحت تاثیر آنزیم های بدن عمل می کنیم؟ زمانیکه یک انسان عصبی است بخاطر وجود یک آنزیم خاص در بدن وی می باشد؟ و اگر یک رفتار خشونت آمیز از خودش نشان می دهد بخاطر وجود و کثرت یکسری آنزیم خاص در بدن او است؟ وقتی این مسئله را بررسی کردیم در فقه وحقوق ما نیز اثر خواهد گذاشت.آیا دین داری نیز تحت تاثیر وجود یکسری آنزیم ها در بدن شکل می گیرد؟ به این صورت که اگر بخواهیم در انسانی دین داری را بیشتر کنیم لازم است یکسری آنزیم ها در بدن وی افزایش دهیم. الهیات عصب شناختی در واقع می آید و این چالش هایی که در اینجا به وجود آمده است را بررسی می‌کند و می بیند که به چه شکلی می توانیم به این شبهات پاسخ دهیم. مجموعه پاسخ ها در این حوزه شکل می‌گیرد در واقع یک گرایش را در الهیات تحت عنوان نوروتیالوژی شکل می دهد.

در الهیات هوش مصنوعی ما می خواهیم به مجموعه سوالات الهیاتی که در باب هوش مصنوعی ممکن است بوجود آید را مورد بررسی قرار دهیم. حوزه علمیه ما باید در این مسیر  پیشگام باشد و قبل از آنکه نهادهای علمی دیگر وارد این حیطه بشوند ما باید در الهیات ، فلسفه ، اخلاق، جامعه شناسی و روان شناسی هوش مصنوعی وارد شویم و مباحث علمی را در این حوزه منسجم کنیم و بتوانیم یک مسیر دیگری را برای پژوهش های علمی تعریف کنیم. ما باید الهیات هوش مصنوعی را مدون کنیم سوالاتی که در دهه های بعدی یا حتی سالیان بعدی مطرح بشود و ایجاد چالش نماید قبل از آنکه ما به آن مرحله برسیم باید به این سوالات پاسخ دهیم. خصوصا اینکه اگر ما در فلسفه هوش مصنوعی، الهیات هوش مصنوعی، جامعه شناسی هوش مصنوعی و روان شناسی هوش مصنوعی پیشگام باشیم می توانیم در هوش مصنوعی مسیر دیگری را برای پژوهش های علمی تعریف کنیم. کسانیکه مخالف هوش مصنوعی هستند در همه کشور ها وجود دارند و اساسا با تکنولوژی مخالف هستند برای آنکه این مخالفت بتواند مسیر خودش را پیدا کند لازم است در مطالعات فلسفی ، اخلاقی و الهیاتی هوش منصوعی پیشگام بود. وقتی این حرکت شکل گرفت می توانیم به جامعه این آگاهی را برسانیم که به عنوان مثال شما تکنولوژی را باید در حد خاصی وارد زندگی خودتان کنید و تکنولوژی نباید تمام زندگی را در بر بگیرد. انسان لازم است که کار کند و اگر تکنولوژی تمام زندگی انسان را در بر بگیرد مهم ترین جنبه های انسانیتی ما ازبین خواهد رفت. بنابراین زمانیکه در مطالعات فلسفی تکنولوژی این نتیجه حاصل شد دیگر اجازه نخواهد داد که تکنولوژی تمام زندگی را دربربگیرد.

همین بیان در هوش مصنوعی نیز مطرح خواهد شد. مطالعات فلسفی تکنولوژی ریل گذاری مسیر حرکت کسانیکه مباحث تکنیکال هوش مصنوعی را پیگیری می کنند را تبیین خواهد کرد. به گونه ای که اگر مسیر صحیح در پیش گرفته نشود انسانیت به پایان خودش خواهد رسید یا کاری صورت می گیرد که جامعه بشری دچار چالش هایی بشود که این چالش ها منجر شود به نابودی تمدن ها و آنکه بشریت مجبور شود که مجددا از ابتدا آغاز کند.یک نسل دچار چالش بشود و ازبین برود و گروهی مجددا ظهور یابند و از نقطه اول شروع کنند. قبل از آنکه به آن پایان تاریک برسیم لازم است که مسیر حرکت ریل گذاری شود. هوش مصنوعی قرار است در خدمت بشر باشد و قرار نیست که برای بشر تعیین مسیر کند و این را باید از قبل مشخص کرد.

یکی از سوالات مهمی که در این بحث می توان مطرح کرد آن است که آیا هوش مصنوعی ممکن است به نقطه ای برسد که توسط بشر به عنوان خدا پذیرفته بشود و پرستیده شود؟

در پاسخ می توان گفت همان طور که درتاریخ انسان ها بت هایی که خود می ساختند را می پرستیدند این امر بعید به نظر نخواهد رسید. آقای آنتونی لواندوسکی مهندس طراح ماشین های خودران در شرکت گوگل و اوبر یک کلیسایی را با نام کلیسای راه آینده در سال ۲۰۱۷ تاسیس کردند و خودش به عنوان اسقف اعظم آن کلیسا مشغول به فعالیت است. ایشون می گویند که ما باید هوش مصنوعی را بپرستیم و غایت و هدف تاسیس این کلیسا مبتنی بر شناخت، پذیرش و عبادت الوهیت مبتنی بر هوش مصنوعی که از طریق سخت افزار و نرم افزار رایانه ای توسعه یافته باشد شکل گرفته است. یعنی در این کلیسا قرار است که هوش مصنوعی را بپرستند. هیچ بعید هم نیست که این کلیسا طرفداران قابل توجهی نیز پیدا کند. همین الان در دنیا حیوانات مختلف پرستیده می شوند و هیچ بعید نیست که چنین اتفاقی رخ دهد. همان طور که تنوع طلبی در تمام حیطه های زندگی بشر ایجاد شده است و به دنبال ایجاد تنوع برخی افراد متمایل می شوند که هوش مصنوعی را بپرستند.راه برای اینان هموار است که بتوانند در اهداف خود موفق گردند. آن بتی که در گذشته مورد پرستش بوده است قادر به انجام هیچ کاری نبوده است و در زندگی افراد هیچ خروجی نمی داشت. ولی هوش مصنوعی توانمندی هایی دارد و توانمندی های بسیاری در آینده ای نه چندان دور بدست خواهد آورد. اگر این تصویر از هوش مصنوعی درست باشد که هوش مصنوعی حاکم بر زندگی بشر خواهد شد، این تصویر بعیدی نیست. هوش مصنوعی بتواند رفتارهای انسان ها، رفت و آمدها ، جستجوها ، برنامه غذایی ، کارکردن انسان ها ، را کنترل کند. هوش مصنوعی چه در سیطره انسان و کمپانی های خاص به این اعمال بپردازد و چه مستقل از انسان عمل کند. با توجه به اینکه سه ویژگی عالم به همه چیز ، قادر و توانا بر هرکاری و سوم حضور در همه جا در الهیات برای خدا مطرح است ، اگر این تصویر از هوش مصنوعی درست باشد این سه ویژگی تا حد زیادی در هوش مصنوعی وجود دارد.

  1. هوش مصنوعی همه جا حضور خواهد داشت چراکه تمامی دوربین های کنترلی که در دنیا وجود دارد.تماما در سیطره هوش مصنوعی برتر قرار خواهد داشت و چیزی به عنوان امنیت ازبین خواهد رفت که مثلا در خانه خودم با وجود دوربین مداربسته حریم شخصی داشته باشم. این حریم شخصی ازبین خواهد رفت. دوربین گوشی های ما همه در سیطره و تحت کنترل او خواهد بود.
  2. هوش مصنوعی عالم خواهد بود چرا که دسترسی به همه پایگاه‌های داده دنیا خواهد داشت و با بالاترین سرعت محاسبات را انجام می دهد. تصمیم گیری می کند و تمام داده ها را بررسی می کند.
  3. هوش مصنوعی توانایی بسیار بالایی خواهد داشت که با این توانایی بالا کارخانه ها صنایع جنگ‌افزار، موشکی، ناوبری تماما در اختیار او است و به سادگی می تواند یک نفر را حذف کند و یک نفر را بالا بیاورد.

اگر این گونه باشد تعجب نکنیم که برخی از مردم هوش مصنوعی را بپرستند. حال شاید تعداد محدودی باشند. ما به آمار کاری نداریم ما با این موضوع مواجه هستیم که چنین گرایشی شکل خواهد گرفت. پس در واقع الوهیت هوش مصنوعی یک چالشی خواهد بود که برای پیشگیری از آن باید پیش بینی های لازم صورت پذیرد.

یک فرضیه ای برای ایجاد نسخه های برتر هوش مصنوعی وجود دارد به این صورت که  تمام الگوریتم های موجود در ذهن انسان را رونوشت برداریم و در یک سخت افزار رایانه ای قرار دهیم در این صورت آن سیستم قدرت تفکر پیدا می کند. یعنی در واقع در آنجا یک رونوشت از من وجود دارد. همان طور که من اندیشه دارم او نیز اندیشه خواهد داشت. حال اگر چنین امری محقق بشود یکسری سوالات بوجود خواهد آمد. حیات چیست؟ زندگی چیست؟ مرگ چیست؟ با این فرض می توان جاودانگی را برای آن تصور کرد؟ اگر بشر محقق به انجام چنین امری شود آیا همان ایده قبلی ما نسبت به خلقت می تواند پاسخگو سوالات جدید باشد؟ مثلا فرض کنید که نوییسنده ای در قرن ۴ بگوید جنسیت بچه در دوران حاملگی قابل تشخیص نمی باشد. البته اینکه چنین برداشتی براساس آیات و روایات مطرح شده باشد یا خیر تفاوتی نمی کند. در این حالت زمانیکه تکنولوژی پیشرفت می کند و با یک ضریب اطمینان بسیار بالا می تواند جنسیت را تشخیص دهد، در این صورت باید دقت شود که آن چیزی که به عنوان آموزه دینی مطرح شده باید مجددا در منابع دینی مراجعه و مورد بررسی قرار گیرد. چه بسا آیه قرآن اصلا تفسیرش چیز دیگری بوده است. آیه یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ اشتباه تفسیر شده و تفسیر صحیح چیز دیگری است. در مواجه با مشکلات جدیدی که اتفاق افتاده است ما متوجه می شویم که برخی از تفاسیری که از دین داشتیم به ضعف ما بر می‌گردد و آن معرفتی را که دین مطرح کرده بسیار بالاتر بوده است. زمانیکه تولد خارج از رحم اتفاق افتاد، متوجه می شویم که آن شکل مسائلی که قبلا داشتیم باید تغییر کند. این به معنای تحریف و تغییر دین نیست که مسائل آن را متناسب با شرایط جدید مورد بازنگری قرار دهیم. بحث این است که تفسیری صحیح از دین محقق شود. از طریق سوالاتی که علم جدید ایجاد می کند و با توجه به نکاتی که مورد غفلت واقع شده است تفسیر و فهم از متون دینی دچار بازنگری شود نه آنکه یک الهیات لیبرال داشته باشیم که ببنیم جامعه چه چیزی می طلبد و ما سریعا بخواهیم گزاره های دینی را متناسب با آن، مورد بازبینی قرار دهیم.

ما یک هوش مصنوعی ضعیف [۱] و یک هوش مصنوعی قوی[۲] داریم. در هوش مصنوعی ضعیف صرفا یکی از کارکردهای ذهنی انسان را می توان در سیستم ایجاد نمود مثلا در هوش مصنوعی ضعیف جستجوی هوشمند معنایی مطرح می شود. این نرم افزار حل مسئله می کند اما هوش مصنوعی قوی زمانی است که تمامی توانایی‌های ذهنی انسان بلکه برتر از انسان در سیستم ایجاد شده باشد. حال هوش مصنوعی قوی در دوسطح قابل تصور است: فرض اول هوش مصنوعی صرفا یک ابزار فاقد شعور است که تمامی قابلیت های انسانی را داشته باشد اما در فرض دیگر هوش مصنوعی قوی واجد هوش و آگاهی است یعنی خودش را درک می کنم و دارای احساسات و عواطف است.

الان معمول تحقیقات به هوش مصنوعی ضعیف می پردازد. و به ندرت به هوش مصنوعی قوی پرداخت شده است. اگر علم بشر به جایی برسد که بتواند تمام اطلاعات یک سلول را که در آن موجود است نسخه برداری کند و براساس تک تک مواد و پروتئین ها و آنزیم های موجود در سلول، یک سلول جدید ساخته شود و در مرحله بعدی یک موجود زنده واجد شعور ایجاد شود. همچون شبیه سازی حیوانات که البته شبیه سازی با این فرض خیلی فاصله دارد. با فرض تصور تحقق چنین امری سوالاتی مطرح خواهد بود.آیا چنین موجودی دارای شعور خواهد بود یا نه؟ آن موجودی که ایجاد شده است انسان است یا انسان نیست؟ رابطه آن موجود با خدا چه گونه خواهد بود؟در مقابل خدا تکلیف دارد یا خیر؟ گرایش های خداجویی و خداپرستی در آن وجود دارد یا وجود ندارد؟ او درمقابل خداوند چه تکالیفی خواهد داشت؟ البته تا زمانیکه همچنین فرضی محقق نشده است ضرورتی ندارد که بخواهیم به تفصیل به این سوالات پاسخ دهیم ولی حداقل لازم است که چهارچوب بحث را داشته باشیم. آنجایی که قرار است بحث پیش برود لازم است ریل گذاری ها صورت پذیرد و لو اینکه قطار تحقیقات لازم نیست که به این مسائل وارد شود.

خلاصه مطالبی که بیان شد الهیات علمی پویا در دنیا مطرح است و مباحث الهیاتی ما نیز باید پویا و زنده باشد و  لازم است از مسائل قدیمی که در الهیات مطرح بوده است آغاز کنیم و افق های جدیدی را فراروی الهیات بازکنیم. مباحث الهیات موصوف و مضاف را به خصوص در باب هوش مصنوعی پرداخته شود چراکه هوش مصنوعی یک واقعیت فراگیری خواهد بود که همه حوزه ها، حیات جامعه بشری را تحت تاثیر خودش قرار خواهد داد. وقبل از آنکه بخواهد چالش جدیدی برای ما ایجاد کند باید مطالعات فلسفی ، اخلاقی و الهیاتی آن را داشته باشیم.

—————————–

 

Weak Artificial Intelligence [1]

 General Artificial Intelligence  [۲]

لینک کوتاه : https://ainews.ir/?p=6310
  • نویسنده : ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند
  • منبع : پایگاه خبری تحلیلی فناوری های هوشمند
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.