به گزارش ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه، یکبار چیزهایی که درباره هوش مصنوعی خواندهاید را مرور کنید. برنامههای کامپیوتری که با شما حرف میزنند یا الگوریتمهایی که معادلات ریاضی را حل میکنند و سیارات جدید را کشف میکنند. اگر بخواهیم از روی این اخبار قضاوت کنیم، هوش مصنوعی فقط در حوزه علوم طبیعی و فناوری کاربرد دارد. اما این باور درستی نیست! به خاطر همین باور اشتباه در این مطلب قصد داریم شما را با کاربردهای هوش مصنوعی در علوم انسانی و رویکردها و ابزارهای تحقیقاتی آن آشنا کنیم که در علومی مثل باستانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، زبانشناسی، الهیات و … بهکار برده میشوند.
هوش مصنوعی بیش از هر چیز بخاطر کمک به ایجاد فرایندهای خودکار و هوشمند شناخته میشود، اما تغییری که در نحوه مواجهه انسان با مشکلات دنیای واقعی و روند حل مسئله ایجاد کرده، بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد. همین باعث شده همه حوزههای دانش و فناوری از جمله علوم انسانی بتوانند از مزایا و ابزارهای آن بهره ببرند.
هوش مصنوعی چیزی فراتر از مجموعهای از معادلات ریاضی است. مهمترین فاکتور در هوش مصنوعی، منطقی است که فراتر از همه این معادلات و الگوریتمها در جریان است و دقیقا همین فاکتور منجر به حل مسئله میشود. علوم طبیعی و علوم انسانی نیز هر دو محصول تفکر منطقی انسان هستند و بنابراین میتوان برای پیشبردشان از هوش مصنوعی استفاده کرد.
اما چطور میشود از الگوریتمهای ریاضی برای حل موضوعاتی مثل ادبیات، فلسفه، تاریخ یا جامعهشناسی استفاده کرد؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید به مفهوم «علوم انسانی دیجیتالی» بپردازیم. مفهومی که سابقه آن به دهه ۱۹۳۰ میلادی برمیگردد و شناختش به فهم کاربردهای هوش مصنوعی در علوم اجتماعی و انسانی کمک میکند.
علوم انسانی دیجیتالی
اولین جرقه علوم انسانی دیجیتالی وقتی زده شد که کمپانی IBM تصمیم گرفت با کمک محاسبات مدرن یک واژهیاب برای نوشتههای باستانی تدوین کند. این اولین باری بود که از ابزارهای دیجیتال در علوم انسانی استفاده میشد و اینطور بود که علوم انسانی دیجیتالی متولد شد. با پیشرفت فناوری، دیگر همه متون دیجیتالی شده بودند و قابلیت کامپیوترها خیلی بیشتر از استخراج و مقایسه متون بود. فناوریهایی مثل یادگیری ماشین و پردازش زبان طبیعی، نوید روشهای پردازش جدید در این حوزه را میدادند.
برای قرنها این انسانها بودند که باید متون علوم انسانی را مطالعه و تحلیل میکردند. عملکرد خوبی هم در این زمینه داشتند اما توانایی آنها محدود بود. الگوریتمهای یادگیری ماشین به کمک پردازش زبان طبیعی بهترین جایگزین برای نیروی انسانی هستند. این الگوریتمها میتوانند الگوهای پنهان در میلیونها صفحه نوشته را کشف کنند. کاری که از عهده برجستهترین دانشمندان علوم انسانی نیز خارج است.
البته علوم انسانی دیجیتالی به معنای حذف دانشمندان و پژوهشگران علوم انسانی نیست. بلکه هوش مصنوعی برخی از روندهای پژوهشهای علوم انسانی را تسریع و خودکار میکند تا دانشمندان روی تفکر انتزاعی تمرکز کنند. جایی که انسان هنوز دست بالا را دارد و هوش مصنوعی موفق نشده از او پیشی بگیرد.
کاربردهای هوش مصنوعی در علوم انسانی
بکارگیری هوش مصنوعی در علوم اجتماعی باعث شده دادههای بیشتر به روشی بهتر پردازش شوند. یادگیری ماشین و بیگ دیتا به دانشمندان کمک میکند مجموعههای بزرگ داده را با کمترین هزینه پردازش کنند و ویژگیها و الگوهای مخفی درونشان را کشف کنند. دیجیتالی شدن علوم انسانی باعث کاهش شکاف بین علوم طبیعی و علوم انسانی شده و قطعا هوش مصنوعی میتواند به کمرنگتر شدن این شکاف کمک بیشتری کند.
هوش مصنوعی میتواند روشهای تحقیق، روشهای آموزش و کاربردهای علوم انسانی را متحول کند. برای اینکه درک بهتری از این موارد داشته باشیم، بهتر است برخی از این کاربردها را با هم مرور کنیم.
-
استفاده از تکنیکهای هوشمند به جای روشهای آماری
آمار رشتهای بسیار مهم با کاربردهای گسترده در علوم انسانی است. اما گاهی اوقات، روشهای هوشمند و عملی هوش مصنوعی در تحلیل بیطرفانه دادهها بهتر عمل میکنند. روشهای آماری همیشه نمیتوانند پاسخگوی نیاز علوم انسانی به تحلیل سریع و راهکارهای خلاقانه باشند اما هوش مصنوعی بهخوبی میتواند این خلأ را پر کند.
-
بهکارگیری رویههای کارآمد مثل طبقهبندی و پیشبینی
هوش مصنوعی بهترین ابزار برای اجرای رویههایی مثل طبقهبندی و پیشبینی روی مجموعههای بزرگ داده است. طبقهبندی و پیشبینی دو مورد از مهمترین رویهها در تحلیلهای علوم انسانی بوده و درک دانشمند از دادهها را بیشتر میکنند.
-
پیگیری موضوعات پیچیده و دادههای عظیم
مفهوم پیگیری در اینجا به توانایی هوش مصنوعی در تحلیل حجم بزرگی از دادهها اشاره دارد که اغلب دانشمندان علوم انسانی با آن مواجه هستند. هوش مصنوعی دستیابی به نتیجه و راهکارهای دلخواه را سادهتر میکند. در حالی که رسیدن به همین نتایج با روشهای آماری نیازمند صرف انرژی و زمان بسیار زیادی است. ضمن اینکه بینظمی دادههای علوم انسانی و اجتماعی هم ضرورت بهکارگیری روشهای هوشمند را چند برابر میکند.
-
بهینه سازی
امکان دستیابی به مدلسازی ریاضی در برخی از حوزههای علوم انسانی وجود دارد و بنابراین میتوان از فرایندهای بهینهسازی برای تحلیل و پیشبینی مقادیر و نتایج استفاده کرد. الگوریتمهای بهینهسازی هوشمند که یکی از تکنیکهای شناخته شده هوش مصنوعی هستند، این فرایندهای بهینهسازی را در تحقیقات و کاربردهای علوم انسانی تسهیل میکنند.
-
راهکارهای مبتنی بر یادگیری ماشین
قبلا به کارکردهای یادگیری ماشین در حوزههایی مثل تحلیل متون اشاره کردیم. یادگیری ماشین یکی از زیرشاخههای هوش مصنوعی است که از توانایی انسان در یادگیری برای حل مشکلات جدید، تقلید میکند. استدلال انسانی یکی از مهمترین پایههای علوم انسانی است و به همین خاطر یادگیری ماشین میتواند یکی از بهترین راهها برای حل مشکلات این حوزه باشد. این تکنیک هوش مصنوعی با سرعت بیشتر، خستگیناپذیری و حتی عملکرد بهتر میتوان جایگزین استدلال انسانی در حوزه تحقیق و آموزش علوم انسانی بشود.
-
سیستمهای خبره
در مطالعات علوم انسانی معمولا از دانش اساتید و متخصصین برجسته استفاده میشود. هوش مصنوعی میتواند سیستمهای خبره را جایگزین این افراد کند. به این ترتیب تحقیق در موضوعاتی که نیاز به دانش قبلی دارد، دیگر وابسته به افراد نخواهد بود. محققان میتوانند با مراجعه به این سیستمها تمام کمکهای مورد نیاز را دریافت کنند و حتی به کمک آنها به راهحلهای جدید برسند.
دیتاک فعال در حوزه تحلیل متون و پردازش زبان طبیعی
با توجه به آمارهای موجود بیش از ۸۰ درصد محتواهای متنی تجاری و شخصی در قالب متون بدون ساختار هستند و برای استفاده از این حجم عظیم داده به جستجو یا استخراج اطلاعات نیاز است. دیتاک از جمله شرکتهای فعال فناوری اطلاعات در حوزه جستجو و استخراج اطلاعات است که با ابزارها و محصولات تولید شدهی خود در حوزه پردازش متن و هوش مصنوعی قادر به استفاده از هوش مصنوعی در علوم انسانی و بهینهسازیهای آماری است.
استفاده از هوش مصنوعی در دیتاک باعث شده تا اطلاعات بصورت دقیق و سریعتر در قالبهای مشخص در اختیار متقاضیان قرار گیرد. سازمانها و فعالین حوزهی تحقیقاتی علوم انسانی میتوانند از خدمات دیتاک در این زمینه استفاده کرده و گزارشات جامعی در موضوعات مورد نیاز خود بدست آورند.